shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

فَریدالدّین ابوحامِد محمّد عطّار نِیشابوری (۵۴۰ - ۶۱۸ قمری) یکی از عارفان و شاعران ایرانی بلندنام ادبیات فارسی در پایان سدهٔ ششم و آغاز سدهٔ هفتم است. او در سال ۵۴۰ هجری برابر با ۱۱۴۶ میلادی در نیشابور زاده شد. وی یکی از پرکارترین شاعران ایرانی به شمار می‌رود و بنا به نظر عارفان در زمینه عرفانی از مرتبه‌ای بالا برخوردار بوده‌است.

تولد:نیشابور

تاریخ تولد:540

وفات:نامشخص

تاریخ وفات:618

برای خاتم ملک سلیمان

بَلُقیا رفت و با او بود عفّان

میان هفت دریا بود غاری

بدانجا راه جُستن سخت کاری

چو ماری یک پری آمد پدیدار

زبان بگشاد با عفّان بگفتار

که آب برگِ شاخی در فلان جای

اگر جمع آری و مالی تو بر پای

چنان گردی روان بر روی دریا

که مرد تیز تگ بر روی صحرا

بدان موضع شدند آن هر دو همراه

به پای آن آب مالیدند آنگاه

چنان رفتند هر دو بر سر آب

که از شَستی بقوّة تیرِ پرتاب

بآخر چون میان هفت دریا

بکام دل رسیدند آن دو شیدا

یکی غاری پدید آمد سرافراز

بهیبت تیغِ کوه او سرانداز

اگرچه آن دو همره یار بودند

ولی آنجا نه یار غار بودند

نهاده بود پیش غار تختی

جوانی خفته بر وی نیک بختی

در انگشتش یکی انگشتری بود

که نقدش بیشتر از مشتری بود

به پای تخت خفته اژدهائی

شده حلقه، نه سر پیدا نه پائی

چو دید آن مرد را بیدار گشت او

دمی بدمید و آتش بارگشت او

چنان عفّان بترسید از نهیبش

که پیدا گشت دردی ناشکیبش

به یار خویشتن گفتا مرو پیش

مخور زنهار بر جانت، بیندیش

مده جان د رغم مُهر سلیمان

چو مُردی چه کنی ملک ای مُسلمان

نبردش هیچ فرمان و روان شد

به پیش تخت سلطان جهان شد

بدان انگشتری چون کرد آهنگ

شد آن ثعبان چو انگشتی سیه رنگ

بجست از بیم عفّان و هم آنگاه

تفکر کرد تا زان سر شد آگاه

خطابش آمد از درگاهِ ایمان

که گر می‌بایدت ملک سلیمان

قناعت کن که آن ملکیست جاوید

که زیر سایه دارد قرص خورشید

سلیمان با چنان ملکی که اوداشت

به نیروی قناعت می فرو داشت