shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی در سال ۱۰۵۴ هجری قمری در ساحل جنوبی رودخانهٔ «گنگ» در شهر عظیم‌آباد پتنه (هند) به دنیا آمد. وی اصلاً از ترکان جغتایی بود. بیدل در بیشتر علوم حکمی تبحر داشت و با طریقهٔ صوفیه نیز آشنا بود. او ابتدا «رمزی» تخلص می‌کرد تا این که بنا به گفتهٔ یکی از شاگردانش هنگام مطالعهٔ گلستان سعدی از مصراع «بیدل از بی نشان چه جوید باز» به وجد آمد و تخلص خود را به «بیدل» تغییر داد. علاوه بر دیوان اشعار، آثاری در نثر دارد که از آن جمله می‌توان به رقعات، نکات و چهار عنصر اشاره کرد. وی در تاریخ چهارم صفر ۱۱۳۳ هجری قمری در دهلی درگذشت.

تولد:عظیم‌آباد پتنه

تاریخ تولد:1054

وفات:دهلی

تاریخ وفات:1133

دل آرمیده به خون مکش ز فسون رنگ وهوای‌ گل

ستم‌ست غنچهٔ این چمن مژه واکند به صدای‌ گل

به حدیقه‌ای‌که تبسمت فکند بساط شکفتگی

مگر از حیا عرقی‌ کند که رسد به خنده دعای ‌گل

به فروغ شمع صد انجمن سحری‌ست مایل این چمن

چو گلیم از برو دوش من بکشند سایه ز پای ‌گل

چمنی است عالم ‌کبریا بری ازکدورت ماسوا

نشود تهی به‌ گمان ما ز هجوم رنگ تو جای ‌گل

ز بلند و پست بساط رنگ اثری نزد در آگهی

که چه یافت سبزه‌ کلاه سرو و چه دوخت غنچه قبای ‌گل

چمن اثر ز نظر نهان به مآثرت ‌که ‌کشد عنان

ز بهار می‌طلبی نشان مگذر ز آینه‌های‌ گل

قدح شکستهٔ فرصتت چقدر شراب نفس‌ کشد

به‌ خمیر طینت سنگ هم زده‌اند آب بقای‌ گل

تو به دستگاه چه آبرو ز طرب وفا کنی آرزو

که نساخت کاسهٔ‌ رنگ و بو به ‌مزاج‌ خنده‌ گدای ‌گل

به خیال غنچه نشسته‌ام به هوای آینه بسته‌ام

ز دل شکسته‌ کجا روم چو بهارم آبله پای‌گل

بگذشت خلقی ازین چمن به نگونی قدح طرب

تو هم آبگینه به خاک نه‌ که خم است طاق بنای ‌گل

ندوی چو بیدل بیخبر دم پیری از پی‌ کر و فر

که تهیست قافلهٔ سحر ز متاع رنگ و درای‌ گل