shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
میرزاده عشقی

میرزاده عشقی

سیدمحمدرضا کردستانی معروف به میرزاده عشقی (زادهٔ ۲۰ آذر ۱۲۷۳ در همدان – ترور در ۱۲ تیر ۱۳۰۳ در تهران) شاعر، روزنامه‌نگار، نویسنده و نمایشنامه‌نویس ایرانی دوره مشروطیّت و مدیر نشریهٔ قرن بیستم بود. وی با وجود طول عمر کوتاهش از جمله مهم‌ترین شاعران عصر مشروطه به‌شمار می‌رود که از عنصر هویت ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم بهره گرفت. او را خالق اولین اپرای ایرانی می‌دانند.

تولد:همدان

تاریخ تولد:1312

وفات:تهران

تاریخ وفات:1343

دولت به ریش زرد «ظهیر» آبرو گرفت

کناس را بیار، که کابینه بو گرفت

بعد از دو سال، خواست «تدین » کند نماز

با فاضل آب حوض سفارت، وضو گرفت

نازم به «رهنما» که «تدین » کشید رنج:

در پیشگاه اجنبی و مزد او گرفت

«حلاج » پنبه‌زن، وطن خویش را فروخت

با پول آن، دو دست لحاف و پتو گرفت

آری شکم: عزیزتر از مملکت بود

«حلاج» را که ملک بداد و لبو گرفت

دستت رسد اگر تو، بکن قطع بی‌درنگ:

دستی که، دوستانه دو دست عدو گرفت

می‌خواست حق خلق « . . . » خورد به زور

رو شکر کن که لقمه ملت گلو گرفت(!)

طوری نموده بود به جمهوریت نعوظ

گویی پسرعموست که دختر عمو گرفت

نفرین به لیدر سوسیالیست باد کو

دنبال این سیاست بی‌آبرو گرفت

عاقل طباطبایی کور است کو به مکر

با هر طرف بساخت، که مزد از سه سو گرفت

گه «اعتدال» و گه رادیکال، گاه سوسیال،

بدتر از آن زنیست که هفتاد شو گرفت

گویند در خزانه، نماندست یک فلوس

ما را هزار خنده، از این گفتگو گرفت

این پول‌ها چه می‌کند؟ آن دولتی که باج

از لوله هنگ مسجد ملا عمو گرفت

می‌خواست «رهنما» بخورد حصه «صبا»

آن حقه باز معرکه، با های و هو گرفت

«گلشن» به مثل گفت که عباس دوس کیست

برجست و زود آینه‌اش روبه‌رو گرفت

از بس که وام خواست «تدین» ز زید و عمر

دیگر به وام خوردن بی‌ربط، خو گرفت

مستی حرام باد، به میخانه کاندر او

عارف غرابه‌کش شد و «دشتی» سبو گرفت