آن گل از طرف کشت میآید
وه چه عنبرسرشت میآید
بسته زنار و دل دگر کرده
مست سوی کنشت میآید
شب کجا باده خودرویی ای گل
کز تو بوی بهشت میآید
از سرم پا کشیدی و گفتم
که سر من به خشت میآید
به دعای فرشته رد نشود
آنچه از سرنوشت میآید
ای فغانی سزای تست بکش
آنچه از خوب و زشت میآید