ای بگرد روز از شب قمر آورده
گرد مشگین بگرد قمر آورده
زان لعل شکر گفتار زهر آورده
هیچکس دیدی زهر از شکر آورده
سرو را مانی گلبرگ بر او رسته
سرو کی دیدی گلبرگ برآورده
ای ستم کرده و زنهار وفا خورده
دل من برده و رای سفر آورده
این بران وزن که استاد همی خواند
لاله را دیدی از مشک برآورده