shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
قوامی رازی

قوامی رازی

شرف‌الشعراء امیر بدرالدّین قوامی خبّاز رازی از شاعران معروف نیمه‌ی اول قرن ششم هجری است که به مواعظ حکم و مناقب خاندان رسالت شهرت دارد. لقب «خبّاز» او از آن جهت رایج بود که در اوایل، نانوایی می‌کرد، و دکان خبّازی داشته‌است و تخلّص او به «قوامی» به جهت نام «قوام‌الدّین طغرایی» که ممدوح او بوده، گرفته شده است. قوامی از شاعرانی است که تاریخ تولد، وفات و چگونگی دوران کودکی و بزرگی و شرایط رشد و تعلیم و تربیت وی معلوم نیست. تذکره‌های قدیمی شرح حال مناسبی از او نمی‌دهند و تنها به بیان عظمت شاعر می‌پردازند. اولین بار نامش در کتاب «النقض» آورده شده که مؤلف وی را در ردیف شعرای شیعه قرار می‌دهد. به نظر می‌رسد چون شاعر در سال ۵۱۲ ه. ق به خدمت قوام‌الدّین راه یافته و در آن زمان به برنایی خود اشاره کرده‌است، باید ولادتش در اواخر قرن پنجم باشد و چون صاحب النقض (م ۵۶۰ ه. ق) از او یاد کرده باید وفاتش قبل از این تاریخ می‌باشد. در مورد آثارش متأسفانه فقط مقدار قابلی شعر به جا مانده و دیوانش از بین رفته است. اما آنچه امروز در دسترس است اشعار و ابیات پراکنده‌ای است که در جنگ‌ها و مجموعه‌های خطی دیده می‌شود و یک نسخه خطی که در کتابخانه «بریتیش میوزیوم لندن» موجود است و مرحوم مینوی از آن عکسبرداری نموده و به ایران آورده است و مشتمل بر ۳۳۵۹ بیت می‌باشد. این نسخه توسط شادروان محدث ارموی در سال ۱۳۳۴ شمسی تصحیح و منتشر شده و مبنای نسخهٔ گنجور نیز همین چاپ است.

تولد:ری

تاریخ تولد:499

وفات:نامشخص

تاریخ وفات:559

خورشید رخ تو را غلام است

بی روی تو عاشقی حرام است

ماهی تو ولی ز نور رویت

در گردن آفتاب فام است

چون زلف تو را گره گشایند

گوئی که زمانه تیره فام است

بی روی تو بامداد روشن

تاریکتر از نماز شام است

آنجا که «ز» لب تو نقل بخشی

جان بر کف عاشقان چو جام است

ماهی تو و نیکوان ستاره

این فخر من و ترا تمام است

نادیده شناسدت ازیرا

داند همه کس که مه کدام است

ماندی به سفر مقیم و عاشق

از عهد تو هم بر آن مقام است

نامه مفرست اگر چه ما را

در نامه تسلی سلام است

غمهای تو بهترین رسول است

سودای تو خوشترین پیام است

هر چند قیامت است حسنت

از عشق قوامیش قوام است