بدین ملاحت و حسن و لطافت و معنی
نه زاده است و نه پرورده مادر دنیی
به عشق روی تو زیبد که دل دهند از دست
به بوی وصل تو شاید که جان کنند فدی
اگر کشند جفا هم جفای همچو تویی
وگر خورند غمی در جهان غمت باری
همه ممالک عالم به خامه بگرفتی
اگر چو صورت خوبت نگاشتی مانی
نمود جزع تو اسرار سحر جادو را
شکست لعل تو ناموس معجز عیسی
خط معتبر ریحانوش تو بر یاقوت
مفرحیست که بخشد به جان و جسم شفی
بریخت بیگنهی خون خلق غمزه تو
مگر که خط تو دادش بدین خطا فتوی
بریز خون دلی را که در ضمیرش نیست
بجز خلوص هوای خلاصه دنیی