shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
ایرانشان ابن ابی الخیر

ایرانشان ابن ابی الخیر

ایرانشان (ایرانشاه) ابن ابی الخیر از شاعران اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری قمری و هم‌عصر با سلطان ملکشاه سلجوقی بود. گویا ایرانشان بیش از سال ۵۱۱ ه. ق. نزیسته باشد. وی داستان بهمن بن اسفندیار را در قالب بحر متقارب در حدود سال ۵۰۰ هجری قمری یا اندکی پس از آن به نظم درآورده است. قدیمی‌ترین اشارات به نام شاعر، در دست‌نوشته‌های مجمل التواریخ و القصص است؛ در مجمل التواریخ و القصص، نسخهٔ کتابخانهٔ فؤاد کورپولو در ترکیه، نام شاعر «انشاه» و در نسخهٔ هایدلبرگ آلمان، نام وی «ایرانشاه» و در دست‌نوشته‌های پاریس و چستربیتی از مجمل التواریخ و القصص، «ایرانشان» ضبط شده‌است. پیرامون زادگاه وی اگرچه جلال متینی مصحح کوش‌نامه، در مقدمهٔ آن دربارهٔ زادگاه «ایرانشان» سخنی به میان نیاورده‌است؛ اما رحیم عفیفی در پیشگفتار بهمن‌نامه، برپایهٔ شواهدی چنین پنداشته‌است که شاید ایرانشان، برادر «شهمردان بن ابی‌الخیر» نویسندهٔ نزهت‌نامهٔ علایی برادر و در نتیجه رازی (اهل ری) بوده‌باشد. دو اثر منظوم ایرانشان، بهمن‌نامه و کوش‌نامه است. بهمن‌نامه پیش از کوش‌نامه سروده شده‌است. کوش‌نامهٔ ایرانشان از روی نسخهٔ آماده شده به همت مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان در گنجور در دسترس قرار گرفته است.

تولد:نامشخص

تاریخ تولد:460

وفات:نامشخص

تاریخ وفات:510

بدو آتبین گفت دادی تو داد

از این بیش گفتار دیگر مباد

سپه باز گردان تو ایدر بپای

که با تو بکوشم به زور خدای

بفرمود تا بازپس شد سپاه

سوی لشکر خویشتن رفت شاه

بپوشید خفتان و ساز نبرد

دل لشکر از رنج او شد بدرد

سپاه از عنانش برآویختند

خروش از دل و جان برانگیختند

که شاها، مخور با سپه زینهار

بمان تا کند دیگری کارزار

که پرگست، اگر بر تو آید گزند

بمانیم بیچاره و مستمند

برآرد ز خرد و بزرگ او دمار

نیابیم از او کس به جان زینهار

به پاسخ چنین گفت شیر دلیر

که از گرگ، هرگز نترسید شیر

شما در مدارید از این کار ننگ

که من دیده ام رزم مردان جنگ

بکوشم بدان سان که دارم توان

دل شیر دارم تن خسروان

به نیروی یزدان بر آرم دمار

از این دیو چهره در این کارزار