shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

ضیاءالدّین ابوالبهاء مولانا خالد ذوالجناحین شهرزوری از علمای بزرگ شافعی و از مرشدان بلند پایه طریقت نقشبندی است. وی به قول اکثر نویسندگان در سال ۱۱۹۳ هجری قمری (۱۷۷۹م) یا نزدیک به همین تاریخ در قصبهٔ قره‌داغ (از توابع سلیمانیه عراق) چشم به جهان گشود و شب جمعه سیزدهم ذی‌القعدهٔ سال ۱۲۴۲ هجری قمری در سن ۴۹ سالگی درگذشت. تخلص وی در اشعارش «خالد» میباشد. اشعار مولانا خالد نقشبندی به همت آقای سید جابر موسوی در گنجور در دسترس قرار گرفته است.

تولد:سلیمانیه

تاریخ تولد:1193

وفات:نامشخص

تاریخ وفات:1242

خواهم از نظم ده لیل و نهار

مدد مدحت شه گرچه نیاید به شمار

آنکه در رزم دلش خنده کند بر فولاد

وانکه در بزم کفش طعنه زند بر ابحار

آنکه در منقبتش ایزد بی چون گویاست

شاهد حال بود آیه قلنا یانار

به سخایش که دهد نسبت جود حاتم؟

تا کنم رد به برهان و دلیلش صد بار

همت عالی او داغ دل چرخ برین

بخشش بی حد او رشک ده ابر بهار

دارد از موهبتش بهره همه روی زمین

عرب و کرد و عجم، تاجک و ترک و تاتار

زیر زین چو بکشد رخش و هنر بنماید

به زبر دستی او رستم دستان اقرار

ور کند درگه کین روی سنان در دشمن

خصم را از غضبش کیک فتد در شلوار

ور برد حمله کهسار چو شیر شرزه

کوه را کی بود از هیبت او استقرار؟

اهل چین را که کند فرق ز شب رنگ اگر

نظر قهر گمارد سوی آن مرز و دیار

نیست آئینه خورشید به صیقل محتاج

بهتر این شد به دعا ختم شود این اشعار

کردگارا به شهنشاه سریر لولاک

هم به سکان شبستان سپهر دوار

به صفوف ملک و زمره اصحاب رسول

به مصابیح ظلم، شرذمه هشت و چهار

به تولای مجرد شدگان از عالم

به تمنای کریمان ز جنت بیزار

باد آن داور دین با همه اولاد کرام

ایمن از قاطبه صدمت چرخ دوار

به ابد خرم و فرمان ده و اورنگ نشین

دشمنش بد دل و محروم و ستمدیده و زار

افسر مجد به سر، شاهد بختش در بر

تا بود پرچم شب شاهد عذرای نهار

در سخن پروریم عیب جز این نیست که نیست

جام در جام و بخارا و سمرقند قمار

خالد این شکر شیرین ز سخن می ریزی

خسروت گر بنوازد به کرم، دور مدار