shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
شمس مغربی

شمس مغربی

ملا محمد شیرین مغربی تبریزی معروف به شیرین یا ملامحمد شیرین و مشهور به شمس مغربی (۷۴۹–۸۰۹ هجری) صوفی و شاعر ایرانی نیمه دوم قرن هشتم هجری است. سال و محل وفات وی را یکی از سالهای ۸۰۹ تا ۸۱۰ قمری در سرخاب تبریز نوشته‌اند. وی در حظیره بابافرید به خاک سپرده شده است. علت ناموری و تخلص وی به مغربی را عده‌ای سفر او به مغرب و خرقه پوشیدن از دست یکی از منسوبین ابن عربی می‌دانند. مغربی در طریقت پیرو اسماعیل سیسی از یاران نورالدین عبدالرحمان اسفراینی و مصاحب کمال الدین خجندی بود. علاوه بر اشعار فارسی، اشعاری به زبان عربی و فهلوی آذری از وی به دست رسیده‌است. دیوان مغربی حاوی سه هزار بیت در قالب غزل، ترجیع بند و رباعی است که مضمون بیشتر آنها موضوعات عرفانی به ویژه وحدت وجود، اهمیت سلوک، تقرب و حسب حال عرفانی سالک است. علاوه بر دیوان فارسی، اشعاری به زبان عربی و فهلوی آذری این آثار از او بر شمرده شده است: اسرار الفاتحه، رسالهٔ جام جهان‌نمادر شرح آراء ابن عربی، منتخبی از شرح قصیده تائیه ابن فارض، درالفرید فی معرفة التوحید به زبان فارسی در توحید و افعال و صفات حق، نزهة الساسانیه، نصیحت نامه، ارائة الدقایق فی شرح مرآت الحقائق. دیوان فارسی مغربی به همت چندی از همراهان گنجور آماده و در بخش‌های زیر در دسترس قرار گرفته است:

تولد:تبریز

تاریخ تولد:749

وفات:نامشخص

تاریخ وفات:809

مرا ز من بستان دلبرا بجذبه خویش

که نیست هیچ حجابی چو من مرا در پیش

مرا ز من ز سوی کائنات با خود کش

کزان طرف همه نوش است و این طرف همه نیش

از آنکه با تو شده دوست دشمن خویشم

که هر که با تو بود دوست و هست دشمن خویش

طریق فقر و فنا را بمن نما که بود

طریق فقر و فنا بهترین ره آید رویش

چگونه یکقدم از خویشتن نهم بیرون

که هست هستی من سد راهم از پس و پیش

من از تو دور نبودم بهیچ وجه ولی

فکند دور مرا از تو عقل دور اندیش

تو با منی ز منت انفصاب ممکن نیست

کسی چگونه منفصل شود ز سایه خویش

چو سایه مانع شخص است از جمیع وجود

مپرس از او که ترا نیست دین و مذهب و کیش

چو سایه مانع شخص است از جمیع وجود

مرا بهیچ حسابی مگیر از پس و پیش

دوای درد تو ایمغربی بیردن ز تو نیست

که هم تو درد و دوایی و هم تو مرهم ریش