shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
رشیدالدین میبدی

رشیدالدین میبدی

ابوالفضل رشید الدین میبدی نویسنده و مفسر قرآن در نیمه اول قرن ششم است. مهمترین اثر وی تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار است. کشف الاسرار و عدةالابرار تفسیر بزرگ مشروحی است بر قرآن که تألیف آن در اوایل سال ۵۲۰ هجری آغاز شده است. این کتاب بر اساس تفسیر الهروی خواجه عبدالله انصاری (که هم اکنون در دست نیست) و در ده جلد نوشته شده‌است. این کتاب به تفسیر خواجه عبدالله انصاری نیز معروف است و در گذشته به اشتباه آن را به خواجه عبدالله انصاری یا سعدالدین تفتازانی نسبت داده‌اند اما به مدد تحقیق علی‌اصغر حکمت نویسندهٔ اصلی آن معلوم شده است. رشیدالدین میبدی در این کتاب ابتدا بخشی از آیات را بدون توضیح به فارسی روان ترجمه کرده (النوبة الاولی)، سپس عقاید مفسرین و تحقیقات اهل فن را دربارهٔ تفسیر همان قسمت شرح می‌دهد (النوبة الثانیة) و در بخش سوم به بیان نکات عرفانی خصوصاً به نقل از استاد خود خواجه عبدالله انصاری می‌پردازد (النوبة الثالثة) و عموماً در این بخش زیبایی نثر فارسی میبدی به چشم می‌آید. متن تفسیر کشف الاسرار به مدد متن منتشر شده از طریق کتابخانهٔ تصوف که به همت سرکار خانم زهرا خالوئی تهیه شده است در گنجور در دسترس قرار گرفته است.

تولد:میبد

تاریخ تولد:501

وفات:نامشخص

تاریخ وفات:550

قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ای ایشان که بگرویدید، اتَّقُوا اللَّهَ بپرهیزید از خشم خدای و عذاب خدای، وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ. (۱۱۹) و بار است گویان و راستان بید.

ما کانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ نیست اهل مدینه را، وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ و ایشان که گرد بر گرد ایشان‌اند از عرب بیابان نشین، أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ که باز پس نشینند از رسول خدا، وَ لا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ و نه آنچه خویشتن دور دارند یا بخویشتن مشغول باشند ازو، ذلِکَ بِأَنَّهُمْ این نهی ایشان از تخلّف بآن است، لا یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ نرسد بایشان تشنگی، وَ لا نَصَبٌ و نه ماندگی، وَ لا مَخْمَصَةٌ و نه گرسنگی، فِی سَبِیلِ اللَّهِ در راه خدای، وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً و نه هیچ موقف نه ایستند و نسپرند سپردگاهی، یَغِیظُ الْکُفَّارَ که بدرد خشم و غم آرد کافران را، وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلًا و هیچ گزند نشتابند و نرسانند بدشمن، إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ مگر که ایشان را بهر خردی از آن بزرگی می‌نویسند، إِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ. (۱۲۰) خدای تباه نکند مزد نیکوکاران.

وَ لا یُنْفِقُونَ نَفَقَةً و هیچ نفقه نکنند و صدقه‌ای ندهند، صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً خرد یا بزرگ، وَ لا یَقْطَعُونَ وادِیاً و هیچ وادی نبرند، إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ مگر که آن همه ایشان را می‌نویسند، لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ تا پاداش دهد خدای ایشان را، أَحْسَنَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ. (۱۲۱) نیکوتر کاری که هرگز میکردند.

وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً نه توانند مؤمنان که هاموار همه بغزا روند و نتوانند که همه بطلب علم روند، فَلَوْ لا نَفَرَ چرا بیرون نروند، مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ از هر جوکی از ایشان، گروهی، لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ تا در دین خویش دانش آموزند، وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ و قوم خویش را به پند بیم نمایند، إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ آن گه که با ایشان آیند، لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ. (۱۲۲) تا ایشان از ناپسند بپرهیزند.

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ای ایشان که بگرویدید، قاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ کشتن کنید با آن کافران که از سوی شمااند، وَ لْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً وایدون بادا که کافران در شما که مؤمنان‌اید درشتی یابند، وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ. (۱۲۳) و بدانید که خدای بیاری و نصرت و معونت وا پرهیزگاران است.

وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ و آن گه که سوره‌ای از قرآن فرو فرستاده آید، فَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ هست ازین منافقان که گوید، أَیُّکُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِیماناً کیست از شما که این سوره او را ایمان افزود، فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا امّا ایشان که گرویدگان‌اند، فَزادَتْهُمْ إِیماناً سورت ایشان را ایمان افزود، وَ هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ. (۱۲۴) و ایشان بآن شنیده و شادمان‌اند.

وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ و امّا ایشان که در دلهای ایشان بیماری گمان است، فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَی رِجْسِهِمْ آن سوره ایشان را ناپاکی بر ناپاکی بیفزود و ناراستی بر ناراستی و گمان بر گمان، وَ ماتُوا وَ هُمْ کافِرُونَ. (۱۲۵) و بمردند بکافری.

أَ وَ لا یَرَوْنَ نمی‌بینند منافقان، أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ که ایشان را می‌آزمایند فِی کُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ در هر سالی یک بار یا دو بار، ثُمَّ لا یَتُوبُونَ و آن گه توبه نمیکنند، وَ لا هُمْ یَذَّکَّرُونَ. (۱۲۶) و نه پند می‌پذیرند.

وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ و آن گه که سوره‌ای فرو فرستاده آمدید، نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلی‌ بَعْضٍ با یکدیگر نگرستندید و در یکدیگر نمودندید، هَلْ یَراکُمْ مِنْ أَحَدٍ هیچ کس شما را دید؟ ثُمَّ انْصَرَفُوا آن گه ز طاعت برگشتند، صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ خدای دلهای ایشان از ایمان بر گردانید، بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ. (۱۲۷) بآنچه ایشان گروهی‌اند که زیرکی دل نیست ایشان را و حق را در نمی‌یاوند.

لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ آمد بشما پیغامبری، مِنْ أَنْفُسِکُمْ هم از شما آدمی و عربی، عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ سخت آید برو آنچه شما را رسد از دشواری و زیان دین، حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ حریص است بر شما، بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ. (۱۲۸) بمؤمنان بخشاینده است سخت مهربان.

فَإِنْ تَوَلَّوْا اگر برگردند، فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ گوی خدا ام گواه و یار بسنده، لا إِلهَ إِلَّا هُوَ نیست خدایی مگر او، عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ کار باو سپردم و پشت باو باز کردم، وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ. (۱۲۹) و اوست خداوند عرش بزرگوار.