و دیگر آنکه چون شیخ را وفات بود این پایۀ تخت و کرسی کی شیخ بر وی وضو کردی هر دو بزیر تخت بودی نهاده، و مردمان آنرا زیارت میکردند تا بوقت فترت غزکی میهنه خراب کردند و هرکجا دری و چوبی بود بسوختند، آن تخت و کرسی ناپدید شد و هیچ کس از آن جماعت کی در دست ایشان اسیر بودند از هر سه خبر ندادند و چون فرزندان شیخ و مریدان اسیر بودند، چون بیامدند تخت و کرسیها درین موضع دیدند به سلامت، دیگر روز بامداد در شدند هیچ ندیدند.