shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی مشهور به مولوی شاعر بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. وی در سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ زاده شد. پدر وی بهاءالدین که از علما و صوفیان بزرگ زمان خود بود به سبب رنجشی که بین او و سلطان محمد خوارزمشاه پدید آمده بود از بلخ بیرون آمد و بعد از مدتی سیر و سیاحت به قونیه رفت. مولانا بعد از فوت پدر تحت تعلیمات برهان‌الدین محقق ترمذی قرار گرفت. ملاقات وی با شمس تبریزی در سال ۶۴۲ هجری قمری انقلابی در وی پدید آورد که موجب ترک مسند تدریس و فتوای وی شد و به مراقبت نفس و تذهیب باطن پرداخت. وی در سال ۶۷۲ هجری قمری در قونیه وفات یافت. از آثار او می‌توان به مثنوی، دیوان غزلیات یا کلیات شمس، رباعیات، مکتوبات، فیه مافیه و مجالس سبعه اشاره کرد.

تولد:بلخ

تاریخ تولد:604

وفات:نامشخص

تاریخ وفات:672

ربود عقل و دلم را جمال آن عربی

درون غمزه مستش هزار بوالعجبی

هزار عقل و ادب داشتم من ای خواجه

کنون چو مست و خرابم صلای بی‌ادبی

مُسَبِّب سبب این جا در سبب بربست

تو آن ببین که سبب می‌کُشد ز بی‌سببی

پریر رفتم سرمست بر سر کویش

به خشم گفت چه گم کرده‌ای؟ چه می‌طلبی؟

شکسته بسته بگفتم یکی دو لفظ عرب

أَتَیتُ أَطْلُبُ في حَیِّکُم مَقام أَبي

جواب داد کجا خفته‌ای؟ چه می‌جویی؟

به پیش عقل محمد پلاس بولهبی؟

ز عجز خوردم سوگندها و گرم شدم

به ذات پاک خدا و به جان پاک نبی

چه جای گرمی و سوگند پیش آن بینا؟

و کَیفَ یُصْرَعُ صَقْرٌ بِصَولةِ الْخَرَبِ؟

روان شد اشک ز چشم من و گواهی داد

کَما یَسیلُ مِیاهُ السَّقا مِنَ الْقَرَبِ

چه چاره دارم؟ غماز من هم از خانه‌ست

رخم چو سکه زر آب دیده‌ام سُحُبی

دریغ دلبر جان را به مال میل بدی

و یا فریفته گشتی به سیّدی چَلَبی

و یا به حیله و مکری ز ره درافتادی

و یا که مست شدی او ز باده عنبی

دهان به گوش من آرد به گاه نومیدی

چه می‌کند سر و گوش مرا به شهد لبی؟

غلام ساعت نومیدیم که آن ساعت

شراب وصل بتابد ز شیشه‌ای حلبی

از آن شراب پرستم که یار می بخشست

رخم چو شیشه می کرد و بود رخ ذَهَبي

برادرم پدرم اصل و فصل من عشقست

که خویش عشق بماند نه خویشی نسبی

خمش که مفخر آفاق شمس تبریزی

بشست نام و نشان مرا به خوش لقبی