این غمزه که میزنی ز نوری دگر است
و اندیشه که میکنی عبوری دگر است
هرچند دهن زدن ز شیرینی اوست
این دست که میزنی ز شوری دگر است
تولد:بلخ
تاریخ تولد:604
وفات:نامشخص
تاریخ وفات:672
این غمزه که میزنی ز نوری دگر است
و اندیشه که میکنی عبوری دگر است
هرچند دهن زدن ز شیرینی اوست
این دست که میزنی ز شوری دگر است