ما از آن مستان که پنداری نِهایم
لایقِ مستی و هشیاری نِهایم
از گرانبارانِ حملِ فطرتیم
زان گرانجانان سرباری نِهایم
گو میامیزید با ما اهلِدل
زان که ما در بندِ دلداری نِهایم
یار اگر بر در زند ما را رواست
زان که شایستهی یاری نِهایم
تولد:فوداج
تاریخ تولد:645
وفات:نامشخص
تاریخ وفات:721
ما از آن مستان که پنداری نِهایم
لایقِ مستی و هشیاری نِهایم
از گرانبارانِ حملِ فطرتیم
زان گرانجانان سرباری نِهایم
گو میامیزید با ما اهلِدل
زان که ما در بندِ دلداری نِهایم
یار اگر بر در زند ما را رواست
زان که شایستهی یاری نِهایم