و هُوَ شیخ عزیز الدین محمود. از افاضل حکما و اکامل فضلا جناب شیخ نورالدین عبدالصمد نطنزی او را تربیت نموده و در زمان خود از مشایخ عرفا محسوب بوده. در علوم ظاهریه و باطنیه جامعیت داشته و تصانیف محققانه از خود در روزگار گذاشته. عشقنامه و عقل نامه و ترجمهٔ عوارف و شرح قصیدهٔ تائیه ابن فارض از اوست و هم این اشعار از اوست:
قطعه
تا تویی در میانه خالی نیست
چهرهٔ وحدت از غبار شکی
گر حجاب خودی براندازی
عشق و معشوق و عاشق است یکی
رباعیّات
دل گفت مرا علم لدنی هوس است
تعلیمم کن گرت بدان دسترس است
گفتم که الف گفت دگر گفتم هیچ
در خانه اگر کس است یک حرف بس است
٭٭٭
ای عکس رخ تو داده نورِ بصرم
تا در رخ تو به نور تو مینگرم
گفتی منگر به غیر ما آخر کو
غیر تو کسی که آید اندر نظرم
٭٭٭
ای دوست میان ما جدایی تا کی
چون من توام این تویی و مایی تاکی
با غیرت تو مجال غیری چو نماند
پس در نظر این غیر نمایی تا کی