بود عبدالرقیب آنکس که در کیش
بخود بیند رقیبش اقرب از خویش
پس از درک فنای خویش بینی
که این اسمش کند برجان تجلی
ندارد از حدود حق تجاوز
مراعاتش بحد است از تمایز
بپاس نفس خویش و نظم مولا
مراقب تر کسی زو نیست اصلا
بدینسان در مقامات و مراتب
بود بر حال اصحابش مراقب