بسی فرق است بین چار رتبت
کمال و هم شرف هم نقص و خست
کمال آمد عبارت زینکه حاصل
شود جمع حقایق بهر کامل
حقایقهای کونی والهی
کند جمعیت اندر وی کماهی
شود او مظهر اوصاف علیا
در او مجموع گردد کل اسما
ظهور حق در او بر وجه اکمل
شود و اندر حقایق باشد افضل
بجمعیت حظوظ اوست مختص
هر آن حظش اقل است اوست انقص
هنوزش هست تا منزل مسافت
بود ابعد هم از رتبه خلافت
نقایص باز بر مقدار راهست
از و تا چند منزل براله است
بود اما شرف رفع وسایط
میان عبد و موجد در روابط
وسایط هر چه کمتر اشرفست او
ز لفطف حق وجودش الطف است او
هم احکام وجوب او را بمشرب
ابراحکام امکان باشد اغلب
دگر بسیار باشد در روابط
میان واجب و ممکن وسایط
خود او باشد اخس در آفرینش
چنین کردند تحقیق اهل بینش
ز انسان پس ملک هم عقل اول
بود اشرف و ز آنها آدم اکمل
ز عقل و از ملک انسان کامل
شد اکمل در کمالات و فضایل
ولی عقل و ملک باشند اشرف
که از خلقند اهل اولین صف