پدر ایوب ابوالبرکه . از اعیان شهر کش ماوراءالنهرست و در اطراف و اکناف به فضیلت مشهور و در هنر نادره ی دهور، گویند چون این بیتش بنظر امیر علیشیر رسید که :
خشک شد کشت امید ما و شد قحط وفا
ز آتش دل تا در آب چشم بارانی نماند
بنابر سهو کاتب تا در آب را یا در آب خوانده. رقم تزییف و تزریق بر آن کشیده خبر این بگوش خواجه مذکور رسیده این قطعه را در سلک نظم کشیده نزد میر فرستاد .
هر چه آید بنرد اهل صواب
بگمان خطاش خط نکنند
نقطه ها گرفتند زیر و زبر
عقل را پیرو نقط نکنند
گر بخوانند نیک فکر کنند
یا نخوانند تا غلط نکنند
قاضی سلام الله کاشی : مرد پرهیزکار و نیک نفس بود و بسیار کم آزار واقع شده بود و در شعر طبعش موافق، در شهور سنه احدی و ثلاثین و تسعمایه وفات یافت این مطلع از اوست :
کشته گشتن زیر تیغ چون تو دلداری خوشست
زنده بودن در جهان بهر چنین کاری خوشست