داماد شیخ زاده ی مذکور است و از اقربای اقرب او . سلیقه اش در شعر و انشاء عدیم المثال بود همواره اوقات خود را به نیل امانی و آمال صرف مینمود این مطلع از او ثبت افتاد:
چه سود از حرف رندی مشرب رندانه می باید
ای خوش آن شبها که با افسانه میلی داشتی
درد دل میگفتم و افسانه می پنداشتی
عاقبت بملازمت حاکم گیلان دست بر سینه