پسر مولانا حسین واعظ است و او نیز همچون پدر بوعظ مردم می پرداخت روزی در اثنای وعظ گفت اگر از جانب شیعیان سخن میگویم سنیان را بد میآید و اگر از جانب اهل سنت حرف میگویم امامیه را خاطر می رنجد حال آنکه من نه سنی ام و نه شیعه
می ندانم تو را چه نام کنم
آری آری . مذهب عاشق ز مذهب ها جداست
حاصل آنکه مذهب او این حال داشت اما مشربش عالی افتاده بود محمود و ایاز از جمله منظومات اوست. وفات او در شهور سنه تسع و ثمانین و تسعمایه واقع شد این مطلع از نیز از اوست :
زلفش کشم و شب بسر دست درآید
با لب لعل و خط غالیه گون آمده ای