اصلش ترک بود چون در بلده ی قم مقیم شده بود بقمی مشهور شده است در اوایل شباب قدم در سپاهیگری نهاده و در خدمت سلطان یعقوب او را ترقی تمام دست داد بعد از آنکه شبابش به شیب مبدل شد ترک آن امر خطیر کرده و در شهر مذکور می بود . او را در اکل و شرب شهرت تمام بود، اوقات در مصاحبت لوندان صرف میکرد و غزل پردازی و عشقبازی او مشهور نزدیک و دور است اما در آخر از آن وادی دور افتاده بود چنانکه خود میگوید :
عاشقانه گر از این پیش سخن میگفتم
عشق میگفت و جوانی نه که من میگفتم
فی الواقع او را در غزل ابیات خوب است از آنجمله این چند بیت از اوست که سمت تحریر یافت :
هر دم بصورت دگرم دل رود ز دست
عاشق شدن خوش است بهر صورتی که هست
ایدل که ناگهان بتو چندین بلا رسید
فکری بکن به بین بتو این از کجا رسید
نه کسی که بهر دردم رود و طبیب جوید
نه کسی که گر بمیرم کفن غریب جوید
پر از خوناب حسرت شد دو چشم اشکبار من
یکی بر روز من گرید یکی بر روزگار من