لر است خود او میگوید از نسل اتابکان لرستانم مردی است که خود را در اکثر امور داخل میداند اما در هیچ امر دخل ندارد، اول مهماندار نواب صاحبقرانی بود بعد از آن یوز باشی و خلیفه قورچیان کرد شد، اگر شعر نفرمایند بسیار خوبست از شعری که از او نوشته میشود صدق مقال کاتب معلوم میگردد .
روی شه را ز دور دیدم من
سر بر اوج فلک کشیدم من
روی شه دایما چو مه باشد
روی شه هر که دید شرف باشد!
نه که مصرع آخر در کتابت غلط شده بلکه شاعر چنین گفته . من گفتم که ( مه ) و ( شرف ) چگونه قافیه باشد؟! . گفت : چه کنم که به از این قافیه نیافتم!! شاهزادگی بهرام میرزا از برای او دو بیت گفته بودند و خوب واقع شده . و آن اینست :
پدر تو لر است و مادر کرد
چون تو شاعر شدی بگردن خورد
شاعری کار دردمندان است
شاعری پیشه لوندان است