پسر امیر نور سعید است که از اعاظم امرای جغتای بوده و نبیره ی امیر شاه ملک که رکن السلطنه امیر تیمور گورکان است و خودش جوانی بغایت خوش فهم و بسوز و درد بوده چنانکه مصرع : توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد . این دو مطلع از اشعار اوست :
هر زمانم قامتش در ناله زار آورد
ترسم این نخل بلا دیوانگی بار آورد
اسیر هجر شدم هر کجا که دل بستم
فتاد طرح جدایی بهر که پیوستم