shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
shahname picture
شهریار

شهریار

سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، شاعر پارسی‌گوی آذری‌زبان، در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در بازارچه میرزا نصراله تبریزی واقع در چای کنار چشم به جهان گشود. در سال ۱۳۲۸هجری قمری که تبریز آبستن حوادث خونین وقایع مشروطیت بود پدرش او را به روستای قیش قورشان و خشکناب منتقل نمود. دورهٔ کودکی استاد در خاستگاه پدری و در آغوش طبیعت و روستا سپری شد که منظومه حیدربابا مولود آن خاطرات است. او تحصیلات خود را در مدرسهٔ متحده و فیوضات و متوسطهٔ تبریز و دارالفنون تهران گذراند و وارد دانشکدهٔ طب شد. سرگذشت عشق آتشین و ناکام او که به ترک تحصیل وی از رشتهٔ پزشکی در سال آخر منجر شد، مسیر زندگی او را عوض کرد و تحولات درونی او را به اوج معنوی ویژه‌ای کشانید و به اشعارش شور و حالی دیگر بخشید. وی سرانجام پس از هشتاد و سه سال زندگی شاعرانهٔ پربار در ۲۷ شهریور ماه ۱۳۶۷ هجری شمسی درگذشت و بنا به وصیت خود در مقبرة الشعرای تبریز به خاک سپرده شد.

تولد:تبریز

تاریخ تولد:1324

وفات:نامشخص

تاریخ وفات:1409

شمعی فروخت چهره که پروانهٔ تو بود

عقلی درید پرده که دیوانهٔ تو بود

خم فلک که چون مه و مهرش پیاله‌هاست

خود جرعه‌نوش گردش پیمانهٔ تو بود

پیر خرد که منع جوانان کند ز می

تا بود خود سبو‌کش میخانهٔ تو بود

خوان نعیم و خرمن انبوه نه سپهر

ته‌سفره‌خوار ریزش انبانهٔ تو بود

تا چشم جان ز غیر تو بستیم پای دل

هر جا گذشت جلوهٔ جانانهٔ تو بود

دوشم که راه خواب زد افسون چشم تو

مرغان باغ را به لب افسانهٔ تو بود

هدهد گرفت رشتهٔ صحبت به دلکشی

بازش سخن ز زلف تو و شانهٔ تو بود

برخاست مرغ همتم از تنگنای خاک

کو را هوای دام تو و دانهٔ تو بود

بیگانه شد به غیر تو هر آشنای راز

هر چند آشنا همه بیگانهٔ تو بود

همسایه گفت کز سر شب دوش شهریار

تا بانگ صبح نالهٔ مستانهٔ تو بود