جلایر نامه مثنویی است هزلی که ابوالقاسم قائم مقام آن را به نظم در آورده و آن از زبان «جلایر» نام -یکی از نوکران مؤلف- نوشته شده و کنایات و تعریضاتی به یکی از شاهزادگان دارد. این مثنوی موجب الهام ایرج میرزا در عارفنامه و بعضی مثنویات دیگر شده.
بخش ۱: چنین گوید غلام تو جلایر
بخش ۲: جلایر در سواری اوستاد ست
بخش ۳: جلایر هر دو چشمش سرمه دارد
بخش ۴: جلایر سینه پر سوز دارد
بخش ۵: جلایر قرض او بی حد و مر، شد
بخش ۶: جلایر یک سفر بغداد کرده
بخش ۷: امام و پیشوا در خنده افتاد
بخش ۸: خوشا آنان که ملک و آب دارند
بخش ۹: جلایر زان شدید الجوله آید
بخش ۱۰: جلایر مرکب رهوار دارد
بخش ۱۱: جلایر سر به جیب فکر برده
بخش ۱۲: جلایر نیز اگر طماع باشد
بخش ۱۳: جلایر چون گذارش بر ری افتاد
بخش ۱۴: جلایر رفت و برخود کرد واجب
بخش ۱۵: جلایر شرح دیگر را بیان کن
بخش ۱۶: جلایر کن دعا این انجمن را
بخش ۱۷: جلایر غم مخور چون شه کریم است
بخش ۱۸: جلایر: شاه ظل کردگارست
بخش ۱۹: جلایر چند مغموم و حزینی
بخش ۲۰: جلایر می شود مشعوف چندان
بخش ۲۱: جلایر رو دعایش گیر از سر
بخش ۲۲: جلایر هست شیرین کامت از شاه
بخش ۲۳: جلایر کام تو زان شهد کام است
بخش ۲۴: جلایر : به ز خلعت هست الطاف
بخش ۲۵: جلایر: بر دعا ختم سخن کن
بخش ۲۶: جلایر: از دعایش سود بینی
بخش ۲۷: جلایر: گر توانی کرد، کاری
بخش ۲۸: جلایر زود نظم این حکایت
بخش ۲۹: جلایر چون تواند شاه زاده
بخش ۳۰: تعجب ها جلایر کرد زان ریش
بخش ۳۱: جلایر بر دعا کن ختم این عرض
بخش ۳۲: جلایر کلک گوهرریز کن تیز
بخش ۳۳: جلایر را در آن درهای مکنون
بخش ۳۴: جلایر: رو دعا کن ختم عرض است
بخش ۳۵: چو کردی ختم برنعت و دعائی
بخش ۳۶: اگر انصاف باشد باز گویم
بخش ۳۷: جلایر بر دعا کن ختم، عرضت